May 13, 2010

عدل علوی

بنظر من بنا به دلایل زیر عدل علوی همین است و خوشحال خواهم شد اگر کسی مرا از اشتباه بدر آورد. ۱- اکثریت مقامات عالیرتبه دینی ازایت الله العظمی سیستانی تا ایت الله مکارم شیرازی و امامی کاشانی هیچکدام تجاوز به زندانیان را محکوم نکرده اند. شاید بگویید باور به اخبار ندارند. حتی در اینصورت هم میتوانند عمل تجاوز به زندانی را از گناهان کبیره دانسته و آنرا به آگاهی همه برسانند. آیا این آقایان که تمام عمرشان را صرف تحقیق در مورد احکام اسلامی نموده اند اسلام را بهتر میشناسند یا آقای موسوی. شاید از آقای منتظری نام ببرید. امثال آقای منتظری چند در صد روحانیون را تشکیل میدهند، دو درصد. آیا شما سخن ۹۸% متخصصین یک امر را میگذارید کنار ، میچسبید به دو درصد. ۲- دین مبین داشتن برده و برده جنسی (کنیز) را مجاز میشمارد. همانگونه که بعد از فتح ایران دختر یزدگرد به امام حسین تعلق گرفت. آیا شما جایی خوانده اید که امام حسین فرموده باشد من بردگی را قبول ندارم و دختر یزدگرد آزاد است. ۳- در تمام روایات گفته شده با کفر قتل کنید مردانشان را بکشید و زنان و کودکانشان را به اسارت بگیرید. دقیقا همین کاری است که جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل کرده است. ۴- اگر یادتان باشد در روایات است که حضرت علی وقتی در جنگ با عمربن عبدود (امیدوارم اشتباه نکرده باشم) وقتی عمر بر علی خدو (تف ) انداخت، علی بلند شد و برای چند دقیقه ای قدم زد جا عصبانیتش فرو نشیند. زیرا میخواست در راه خدا بکشد و نه از روی خشم. ولی من همیشه این پرسش در ذهنم بود که آیا عمر انقدر احمق بود که همانجا دراز بکشد تا علی برگردد و سرش را ببرد یا اینکه علی دستانش را بسته بود که فرار نکند. اگر بسته بود که فرار نکند پس اسیر دست بسته بود. و کشتن اسیر نمیدانم چه توجیهی دارد. اگر عمر احمق بود و همانجا ماند پس علی میتوانست دستان او را بسته و به زندانش بیندازد. دلم از کشتن این همه بیگناه خون است .جمال