October 31, 2015

چرا امريكا با بيرون كردن شاه خودزنى كرد ؟ (فیس بوک مانوک خدابخشیان)

حكم رفتن شاه را خدايان ميز گرد كنفرانس بيلدربرگ  دادند و بعد وظيفه و ماموريت ها را تقسيم ومحول كردند. دولت ليبرال چپ كارتر ؛ ماموريت كنترل شاه و ارتش شاهنشاهى را داشت ؛ ضمن اينكه در مرحله دگرديسى ساختارقدرت نقش پاسداراستراتژيكى در قبال شيطنتهاى احتمالى شوروى را بازى كرد. براى نسلى كه نشنيده و نميداند؛ بايد خاطر نشان ساخت كه دولت  كارتر ارزيابى وضعيت شاه و ايران بحران زده را به ديپلمات كهنه كار ؛ جورج بال سپرده بود. او نه تنها بابت قضييه ٢٨ مرداد دل پر خونى از شاه داشت كه مخالف تمامى سياستهاى كيسينجر بود. باگزارش جورج بال ؛ يكى ازكهنه لژنشينان بيلدر برگ؛ كارتر و سايروس ونس وزير خارجه كارتر كه تصادفا شاگرد خلف جورج بال بود؛ كه به همراه برژنسكى كه سخت نگران فرصت طلبى هاى كرملين نشين ها مى بود؛ در كنفرانس چهارجانبه گوادالوپ شركت كردند. در گزارش به خروج شاه و چرخش دولت امريكا بسوى انقلابيون اشاره شده بود. ازانجايًى كه فرانسوى ها وظيفه هميارى با تيم پاريسى كه زير علم جماعت شريعتى فعاليت مى كرد و با پذيرش خمينى و نشاندنش زير درخت معجزه گر سيب خود را سهامدار اصلى انقلاب اسلامى مى ديد؛ تمامى سرمايه ى ديپلماتيك خود را روى تيم بنى صدر و حبيبى قمار كرد. حال انكه امريكايى ها هم با تيم بازرگان - يزدى در ارتباط بودند و هم با بهشتى؛ راسپوتين اسلامى؛ و عوامل دو أسترى ارتش و ساواك كه هنوز زير سايه فردوست عمل مى كردند. تكته مهم اينكه ؛ كارتر براى كنترل ارتش كه به اعلام بيطرفى ارتش ختم شد؛ ژنرال هويزر معاون ژنرال الكساندر هيك فرمانده كل ناتو را به تهران فرستاد كه به استعفاى هيگ انجاميد. يعنى اينكه ناتو شاه را بيرون كرد. فراموش نكنيد ؛ كلوب رم ؛ كه پروژه عصرتاريكى دركشورهاى در حال صنعتى شدن را در روند دكترين بازگشت به گذشته بهتر را ديكته كرد ؛ به مخزن فكر ناتو مى رفت. امريكا را خودزنى كردند اما هدف بزرگتر فروپاشى شوروى و جا اندازى نظام نوين جهانى در عصر پس از سلطه اوپك و پترودلار و شاهنشاهى كه به تمدن بزرگ ايرانى مى انديشيد و بازار بزرگ. خاورميانه. حرف اخر اينكه. از كارتر تا كلينتون و تا اوباما ؛
دمكراتها هواى رژيم انقلابى را بد جورى داشته و دارند
فیس بوک مانوک خدابخشیان