تحليل نوين از شرايط جديد
به گمان من براي اينكه گروههاي سياسي و احزاب بتوانند كاري كارستان بكنند بايد يك مقدار تغييراتي را در ظاهر و باطن خود ايجاد نمايند. مثلا اين چهار گروهي كه باهم اطلاعيه ميدهند، دو گروه فداييان، حزب دمكرات كردستان ايران و كومله جاي زيادي براي افزايش تعداد و گسترش تشكل هوادارانشان دارند. اول ازهمه بنظر من فداييان بايد نام ديگري كه متناسب يك حزب دمكراتيك باشد براي خود انتخاب نمايند. بعدا بايد مسئله دين و ماترياليسم تاريخي را امري خصوصي براي هواداران و حتي كادرها دانسته و فقط بر عدم تداخل دين و سياست تاكيد نمايند. بنظر من دمكراسي، حداقل در شرايط كنوني جهاني، بدون سيستم اقتصاد آزاد امكان پذير نيست. توزيع عادلانه ثروتها را هم در چنين سيستمي ميتوان داشت همانگونه كه در سوئد و نروژ و ايسلند دارند. اصلا براي من پذيرفتني نيست كه حزبي بر اساس بي اعتقادي به خدا شكل گيرد كه اين يعني در مقابل يك نيروي عظيم از مردم كوچه و بازار قرار گرفتن. اساسنامه و مرامنامه جديد هر حزبي، بنظر من، بايد براساس نحوه مديريت اقتصاد كشور و توزيع عادلانه ثروتهاي كشور بين مردم آن كشور و مسئله حفاظت محيط زيست باشد. دادن اعلاميه هاي مشترك از طرف اين چهار گروه را بايد به فال نيك گرفت و اينها بايستي آنقدر ديدگاههايشان به هم نزديك شود كه يك جبهه جمهوري خواهي از درون آن زاييده شود.اينكه چرا عقيده دارم فداييان بايستي نامشان را عوض نمايند بخاطر اين است كه اول از همه ديگر ايدئولوژي مرگ پرستي و فدا كردن خود حتي براي مردم پذيرفتني نيست. امروز همه جريانات بايستي به زندگي ارزش بالا بدهند و نه به مرگ. دوم اينكه نام فداييان جدا از ايجاد تصوير يك چريك شهري، ايدئولوژي ماركسيسم -لنينيسم را تداعي ميكند كه براي عده زيادي كه ميتوانند پايگاه بالقوه اين جريان باشند بخاطر مسئله نفي وجود خدا ايجاد دافعه مينمايد. همانگونه كه اشاره شد، يك جريان سوسيال دمكرات و لاييك ميبايستي اكيدا مذهب را امري خصوصي تلقي نموده و از ورود به آن محدوده خودداري نمايد. يك حزب سوسيال دمكرات بايد بتواند كمونيست و مسلمان و مسيحي و زرتشتي و كليمي و ديگر اديان را زير يك سقف گرد آورده و سازماندهي نمايد.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home